ولوم:
تماشای اسکار(۲۰۱۳) بهمعنی تحمل یک سری خوشمزگی های جنسیتزده کهنه سطح پایین از سوی ست مکفارل ]مجری[ازخودراضی بود. چنین چیزی بهقدر کافی خستهکننده بود. اما این شب زنستیز شامل دشمنی با زنان در محیط کارشان بود که در مورد تصمیم آکادمی مبنی بر میزبانی احتمالی تینا فی و امی پوهلر برای سال آینده سوالات گستردهتری مطرح میکند. این شب ناخوشایند و غیرجذاب بود و با “ما ممههای شما را دیدیم” شروع شد.
“ما ممههای شما را دیدیم” یک رقص و آواز معمولی بود که طی آن مکفارلن و چندین مرد لبخندبرلب دیگر نام زنان هنرپیشه حاضر در سالن و فیلمهایی را که در آنها سینههای این زنان مشهود است، اعلام میکردند. موضوع این است. بدتر از آن اینکه بیشتر فیلمهای مذکور اگر نگوییم همه آنها (مثلا “جیا”) فیلمهای مهمی بودند – از جمله “سیلکوود”، “کوهستان بروکبک”، “میهمانی هیولا”، “هیولا”، “متهم”، “زنبق” – و نه تصاویر سوءاستفاده از نوجوانان. یا آنها فقط تصور میکردند که کاری جدی انجام میدهند؟ شما دخترها فکر میکنید که کار هنری انجام میدهید، اما همه آنچه که ما – “ما” به معنی مردان – از دید مکفارلن از شما میبینیم این است که وادارتان کردهایم به برهنگی. شوخی درباره شماست. زمانی که شریل سندبرگ، رئیس عملیاتی فیسبوک در مورد اینکه زنان چگونه باید در محل کار حاضر شوند صحبت میکند، ست مکفارلن از پشت صحنه سر برمیآرد که “تا ما بتوانیم ممههایتان را ببینیم.”
این آهنگ بخشی از طنز طولانیتری است که در شروع آن ویلیام شاتنر در نقش کاپیتان کرک، پیامی از آینده برای مکفارلن درباره کارهای ابلهانهای که ممکن است در جریان مراسم اسکار از وی سر بزند میفرستد. اما این شروع دلیل خوبی نیست. پیشضبط چهرههای شرمنده از چارلیز ترون و نائومی واتس هم کمکی نکرد. ( با تماشای مراسم در خانه تشخیص اینکه این تصاویر پخش شده زنده نبودند راحت نبود، مگر اینکه بهخاطر میسپردید هر کدام از زنان چه لباسی به تن داشتند.) صرفا بهنظر میرسید مکفارلن تماشاگران را بابت ادب و “نگرفتن مطلب” مسخره میکند. (میبینید که دختران امروزی آنرا خندهدار یافتهاند!) متوجه شدیم. فقط یعنی تقصیر بر گردن لشگری از تولیدکنندگان است. همچنین، اوهورای آینده باید با کرک آینده صحبتی داشته باشد.
آکادمی یک گروه تجاری فرض میشود، و با این وجود شمارش آغازینش را به تحقیر بخش بزرگی از اعضایش اختصاص میدهد. و چه کسی میداند گروه کر همجنسگرایان لسآنجلس فکر میکردند با همسرایی برای مکفارلن چه میکنند، اما سخت بتوان از معنای نکتهای که بیان شد حیرت نکرد. ما ممههای شما را دیدیم، اما این چیزی نیست که ما حتی آنرا جذاب بدانیم، بنابراین شما با این کار به قدرتی هم نرسیدید – تنها خود را تحقیر کردید؟ شاید این تفسیر زیادی باشد. حتی ممکن است مکفارلن فقط تصور کرده باشد بهکار بردن زیاد کلمه “همجنسگرا” خندهدار است.
نسخههای متعددی از زنستیزی وجود دارد و مکفارلن بههیچوجه خود را به یکی از آنها محدود نکرده است. (یک پست در Buzzfeed به نام “۶ شوخی جنسیتی که در اسکار بهوقوع پیوست” طی شب مورد بازبینی قرار گرفت و به “۹ شوخی جنسیتی” تغییرنام داد.) “جَنگجوی رهاشده” به گفته او “داستان مردی است که برای بازپس گرفتن زنش که تحت خشونتهای غیرقابلتصور بوده میجنگد. یا به قول کریس براون و ریحانا یک فیلم دیت گونه.” رابطهها پیچیدهاند و ممکن است زنی برای ترک شریک سوءاستفادهگرش به بیش از یکبار تلاش نیاز داشته باشد. اما اگر به هر زنی که به سوی رابطه بیمار برمیگردد گفته شود که شایسته همدردی نیست و میتواند مورد مضحکه قرار گیرد – زیرا اکنون کل جریان به یک نمایش سرگرمکننده تبدیلشده – آنگاه درنهایت با زنان مرده بیشتری مواجه خواهیم بود. مطمئنا موارد بهتری برای شوخی کردن وجود دارد. در عوض، یک خرس تدی در لبه مرز ضدیهودیت داریم که میپرسد رابطه جنسی دستهجمعی پسازاسکار کجا برگزار میشود. پاسخ، منزل جک نیکلسون بود؛ شاید نه همان منزل جک نیکلسونی که در آن رومن پولانسکی به یک دختر تجاوز کرد، اما بههر رو، خندهدار نبود.
یکی از ناامیدکنندهترین فاصلهگرفتنهای تصویر از مکفارلن، نمای زنان هنرپیشهای بود که صورتهایشان ازکارافتاده مینمود و جوانترهایی که درباره اینکه چطور طی مدت بسیار طولانی چیزی نخوردهاند حرف میزدند. هنگامی که هیو جکمن بههمراه همسر انساننمایش بر روی فرش قرمز ظاهر شد، این دو از سوی کریستن چنووث، با جیغی کوتاه، کنار کشیده شدند و او درخواست کرد تا وزن همسر هیو جکمن با یک مجسمه اسکار مقایسه شود. این سوی دیگری از چیزی بود که از زنان خواسته میشود. در پایان مراسم، چنووث در چند مورد به مکفارلن پیوست تا به “بازندگان” یادآوری کنند که باختهاند.
زنستیزترین مورد زشت در بطن محیط کار قرار داشت. احتمال ناخوشایندی وجود داشت که مکفارلن هزل بی ادبانه تری بهکار ببرد که نبرد – شاید فکر کرده بود که سناتور ریچارد بِر در برابر برنان از عهده این مهم برآمده است. اما از آنجا که اغلب شوخطبعی مکفارلن مشتق از اتفاقات روزمره بود، بیشتر احتمال میرود که وی در حد این ایده که “Zero Dark Thirty” درباره “توان ذاتی همه زنان در هرگز نگذشتن” است توقف کرد. آیا این به این معناست که هرگاه زنی در محیط کار به چیزی باور دارد، روی آن پافشاری میکند؟ مورد دیگری هم بود که به نپذیرفتن جنیفر انیستون که به “رقص exotic!” اشتغال داشته برمیگشت – و در همین حین، مکفارلن کمابیش مریل استریپ را این کاره خواند. حتی وقتی وی گفت که اهمیتی نمیدهد که حرفهای پنهلوپه کروز و سلما هایک را متوجه نمیشود زیرا تماشای آنان بهقدر کافی خوب هست، چه بهعنوان زن و چه بهعنوان اهالی آمریکای لاتین چون در اینجا به خاویر باردم هم اشاره کرد – اما این چیزی را بهتر نمیکند. زنان به چه منظور در هالیوود حضور دارند؟ با توجه به شوخیهای مکفارلن بخواهیم بگوییم، آنها برای دیت کردن با مردان در اینجا هستند تا زمانی که مردان آنها را مسن تشخیص دهند.
یعنی چند سال؟ کونزانه والیس که برای بهترین زن نقش اول نامزد شده بود نه سال دارد. مکفارلن گفت: “برای اینکه ایدهای در مورد میزان جوانی این بازیگر به شما بدهم، باید بگویم که او شانزده سال تا مسن بودن برای کلونی فاصله دارد.” (و خیلی جوان یعنی چه؟) اما حضیض زنستیزی حول والیس نقطه تفاهم مکفارلن و Onion بود. هنگامی که بخشی از بازی این بازیگر در “هیولاهای جنوب غربی” پخش میشد – که در آن محکم و مستقل و حاضرجواب نقش آفریده بود – او بازوانش را با شادی به بدنش کوفت. در پی آن Onion در توئیتی نوشت: “بهنظر میرسد همه میترسند به زبان بیاورند که کونزانه والیس چه تیکهای(!!) است، نه؟” این جمله ساعتی بعد حذف شد. اما بهجای آنکه انحراف از موضوع اصلی مراسم باشد، بخشی از خود آن شب بود. اگر مصمم عمل کنید و ما خردتان میکنیم. (همانند مورد سلما هایک، ممکن بود حساسیت نژادی روی این مورد باشد که این فقط موضوع را پیچیدهتر میکند.) و بههرحال، وقتی بزرگ شوی، ما فقط از تو خواهیم خواست که ممههایت را نمایش دهی.
چیزی که زنان طی آن شب نشان دادند این بود که آنها بیشتر و هوشمندانهتر از مکفارلن کار کردند. شرلی بسی “انگشت طلا” و آدل “سقوط آسمان” را خواندند – جالب است که دو مورد از بهترین لحظههای اجرا مربوط به فیلمهای جیمزباند بود – و باربارا استرایسند با “آنگونه که بودیم” اغواکننده بود. چه بهدلیل سن و فرم بدن و چه بابت اقتدار و هنرمندی، هیچیک از این سه نمایانگر چیزی که اسکار به زنان القا میکرد، نبودند –و یادآوری می کرد که بهتراست که به افرادی چون مکفارلن گوش ندهید. زمانی که دنیل دیلوئیس که جایزه اسکار را از دست مریل استریپ گرفت وبه شوخی اشاره کرد که آن دو میتوانند “کاملا جابجا” شوند، با طرح این که خودش نقش مارگارت تاچر و مریل استریپ در نقش لینکلن ظاهر شوند، تنها چیزی که آدم میخواست این بود که این دو را در این نقشهای پیشنهادی ببیند – نه به این دلیل که تغییر لباسشان سوژه جدیدی برای بعدهای مکفارلن شود، بلکه از این بابت که فرضا دیلوئیس میتوانست قدرت آن زمان تاچر را بهتصویر کشد و قوامی که استریپ ممکن بود به نقش یک رئیسجمهور ببخشد.
راههای کمابیش روشنی برای صحبت از سیاست و اسکار وجود دارد. آیا این ایده خوبی بود که میشل اوباما از طریق ویدئو جایزه بهترین فیلم را اعلام کند – و آیا اگر برنده “Zero Dark Thirty” یا “جنگوی رهاشده” بود، باز هم همینطور بود؟ گذشته از خوبیها و بدیهای مراسم، وارد جنگی سیاسی با زنان شد و صرفا سویه ابلهانه را گرفت. فیلمهایی که زنان در آنها و برای آنها کار میکنند، بهتر از درک آکادمی از آنهاست. همین قضیه در مورد بسیاری زنان در انبوهی از مشاغل صادق است. و زنان اینرا فراموش نمیکنند.
منبع: نیویورکر
ترجمه: المیرا