نقاشی های پسر یک روسپی: خانه کوکو، هنرکده ای در محله روسپی های لاهور

کوکو

بی بی سی: در آثار آقای حسین زنان در حال دلربایی هستند؛ زنانی با لباس‌های رنگارنگ، عده‌ای افتاده در بستر، گاهی حین معامله با مشتریان بدهیکل مرد.

“هیرا مندی” یا بازار الماس در شهر قدیمی لاهور محله‌ای است که از دست‌کم سه‌صد سال پیش در آن پایکوبی و آوازخوانی زنان و بازار سکس آزاد بوده است.

در پاکستان به دختران دلربا “الماس” می‌گویند و این بازار محل کسب و کار دخترانی است که از خانه و روستای خود بیرون می‌شوند و به امید پیدا کردن پول بیشتر تن به تن‌فروشی می‌دهند.

وقتی ۶۴ سال پیش پاکستان از دل هند بیرون آمد و کشور اسلامی تشکیل شد، هیچ تغییری در این فرهنگ قدیمی لاهور به وجود نیامد و هیرا مندی همچنان رونق خود را حفظ کرد.

یکی از همان “الماس‌هاپگ، مادر اقبال حسین بود که در جوانی خریداران زیادی در بازار داشت. وقتی پیر و گوشه‌گیر شد در بی‌کسی در خانه “کوکو” جان داد.

زندگی رنگارنگ

اقبال حسین می‌گوید با قلم‌مو زندگی رنج‌آور و سخت روسپی‌ها را پیش چشم مردم می‌برد.

اقبال حسین از زندگی مادرش و دیگر روسپی‌های محله چراغ قرمز الهام گرفت و به تصویرگری زندگی رنگارنگ کارگران جنسی محله‌اش رو آورد.

او حالا خانه کوکو را به هنرکده و رستورانی تبدیل کرده که مشتریان خارجی و پاکستانی برای دیدن نقاشی‌ها و خوردن غذای مخصوص پاکستان به آنجا می‌آیند.

اقبال با خوشرویی و مهربانی ما را به محل کارش راهنمایی کرد.

با وجودی که او سابقه مادرش را انکار نمی‌کند و کتابی هم برای روشن‌سازی ذهنیت مردم درباره سختی زندگی روسپی‌ها منتشر کرده، اما ترجیح داد که اول ما را به بخش رستوران ساختمانش راهنمایی کند.

رستوران کوکو، روی بام چهارطبقه‌ای درست در برابر “مسجد پادشاهی”، بزرگترین مسجد پاکستان که از دوره مغول به جا مانده، قرار دارد.

رستوانت اقبال با آثار عجیبی تزئین شده است. او نماد تمام ادیان بزرگ جهان را روی بامش به نمایش گذاشته است.
‘بستر بزرگ ادیان’

تصویر بزرگی مادر آقای حسین را روی بستر نشان می‌دهد و در عکس دیگر او قرآن می‌خواند و توبه می‌کند.

مجسمه مریم باکره درست در برابر مسجد پادشاهی ایستاده است. خداهای دین هندو که به شکل فیل و میمون هستند، هم در گوشه‌ای آرام نشسته‌اند. مجسمه‌های سر، تن، گلو یا کمر بریده بودا هم در چند جا خودنمایی می‌کنند. او نشانه‌هایی از یهودیت را هم روی دیوارها و راهروها نصب کرده است.

بدون شک برای بسیاری از مسلمانان محافظه‌کار پاکستان، این کار آقای حسین مصداق شرک است. اما او می‌گوید که می‌خواهد به جهان نشان بدهد که پاکستان بستر بزرگی برای تمام ادیان است و پیروان همه آنها می‌توانند همزیستی مسالمت‌آمیزی داشته باشند.

برخلاف رستوران اما، هنرکده اقبال در پس‌خانه طبقه اول ساختمان قرار دارد. از پله‌های قدیمی چندصد ساله پایین می‌شویم و در چوبی قدیمی اتاق نقاشی‌اش را به روی ما باز می‌کند.

بیشتر آثار موجود در این اتاق، نقاشی زنان است؛ زنانی با لباس‌های رنگارنگ، عده‌ای افتاده در بستر، گاهی در کنار مردان بدهیکل.
سکس و توبه

یک تصویر بزرگ رنگی از مادرش هم بر در ورودی اتاق نصب شده که روی بستر نشسته است. در کنار این عکس بزرگ، تصویر دیگری از همین زن است که در حال خواندن قرآن کریم است.

اقبال حسین

اقبال حسین از زندگی مادرش و دیگر روسپی‌های محله چراغ قرمز الهام گرفت.

من جرائت نکردم درباره تک‌تک این عکسها از اقبال سئوالات بیشتری بپرسم. در قسمتی از مصاحبه وقتی درباره مادرش پرسیدم، چهره‌اش عوض شد و ناراحت شد.

اقبال به من گفت که قلم‌مو را برداشته تا این عکسها را نقاشی کند و زندگی رنج‌آور و سخت روسپی‌ها را پیش چشم مردم ببرد.

او می‌گوید که بسیاری از مردم از این زنان به‌عنوان یک کالای مصرفی استفاده می‌کنند و به پیامدهای آن اصلاً فکر نمی‌کنند.

اما اقبال می‌گوید که در این هفت هشت سالی که گروه‌های تندرو اسلام‌گرا در پاکستان نیرومند شده‌اند، هم او و هم ساکنان محله هیرا مندی با تهدید رو برو شده اند.

بسیاری از دختران و زنان حالا از این محله کوچیده‌اند. و اقبال می‌گوید این تهدیدها بیش از هرچیز دیگر، سبب نگرانی او شده است.

پاسخ دهید