ولوم:
کارگردان فیلم های پورن برای زنان: پورن یک سرگرمی و لذت زنانه است.
آنا اسپن (با نام واقعی آنا اروسمیت) کارگردان انگلیسی فیلمهای پورن زنان است که بهطور گسترده درباره سکس، پورنوگرافی و فمینیسیم صحبت میکند.
** شما گفتید الهامبخشتان لحظهای بود که فهمیدید از وجود صنعت سکس عصبانی نیستید، اما به این که تمایلات جنسی مردانه را برآورده میکند حسادت میکنید. چه کمبودی برای زنان احساس میکردید؟
آن زمان سال ۱۹۸۸ بود، یعنی کمبود برای زنان در همه زمینهها وجود داشت. شما حتا چیپندل نداشتید –هرچند من در واقع پایاننامهام را در کالج سنتمارتین درباره این نوشتم که چهطور چیپندل آنچیزی نیست که زنان واقعاً میخواهند. زنان مجلات پورن نداشتند. یادم هست مارجی کلارک (هنرپیشه بریتانیایی) برنامهای درباره مسائل جنسی برای تلهویزیون تهیه کرده بود که خیلی ضعیف بود.
اما فارغ از این که مردم با صنعت سکس موافق باشند یا نه، من فکر میکنم که خواستههای جنسی زنانه ارزش سرمایهگذاری دارد. در حال حاضر شرکتها برای ساختن فیلم پورن برای زنان هزینه میکنند، زیرا بازارش وجود دارد.
بدون درک و شناخت اهمیت این بازار، تمایلات جنسی زنانه نادیده انگاشته میشود و از برآوردن آن شانه خالی میشود و این عقیده که ما [زنان] در سکس تنها بهدنبال عشق هستیم بازتولید شده و پابرجا میماند؛ که من آن را واقعاً توهینآمیز میدانم.
** اولین تجربه شما از پورن چه بود؟
اولین چیزی که من دیدم، چند تصویر از نشریه gutter بود که وقتی ۱۱ ساله بودم و پیاده از مدرسه به خانه برمیگشتم به طور اتفاقی دیدم. یکی از تصاویر زنی بود در لباس پوستپلنگی. طبعاً ما به عنوان دخترهای مدرسهای از عصبانیت دیوانه شدیم.
بعداً من به چند نسخه از نشریه (۲)UK tabloid the Daily Sport برخوردم که برادرم در اتاقش داشت. اما اولین باری که از پورن استفاده کردم زمانی بود که با دوست پسرم بودم.
** و این زمانی بود که این ایده در ذهنت شکل گرفت که تمایلات جنسی زنانه در پورنوگرافی براورده نمیشود؟
بله. من چیزی از پورن نمیدانستم. هیجانانگیز بود. ازش لذت بردم و مطمئناً این کار را برای رضایت خاطر دوستپسرم انجام ندادم. وقتی ۲۲ساله بودم، کتاب Women On Top نوشته نانسی فرایدی را خریدم و فکر میکنم این کتاب خیلی راهگشا بود. کتابی است دربارهی فانتزیهای زنان و دقیقاً همهچیز در این کتاب بود. این کتاب به من کمک کرد هویت جنسیام را بپذیرم. برای من خیلی مفید است.
و همچنین به من کمک کرد که بفهمم دوجنسگرا (بایسکچوآل) هستم. نمیدانم کی این موضوع را نزد خودم اعتراف کردم. اعلانِ عمومی [ ِهمجنسگرا بودن] در کار نبود. یکجورهایی تدریجاً برایم آشکار شد که به زنان نیز گرایش جنسی دارم.
**آیا این تجربه ها انگیزه شما را در ساختن پورن برای زنان تقویت کرد؟
برای من، مثل خیلی از مردم، ساختن پورن یکجور کار رویایی شیطنتآمیز بود که دوست داشتم به موازات زندگیام انجام بدهم. من در ۲۴ سالگی به دانشکده هنر سنت مارتین لندن رفتم و به فکر ساختن پورن افتادم. در آخرین سال تحصیلم در این دانشکده تزم را درباره پورن نوشتم: «به سوی پورنوگرافی نوین»؛ و یک فیلم سکسی ساختم.
اولین فیلم من کاملاً آزمایشی بود. هرچند مردها نمیتوانستند با آن راست کنند. اما افرادی هم بودند که ادرار میکردند و.. بنابراین کارم ضعیف نبود!
** آیا فکر میکنی بیش از یک فرد متوسط به سکس علاقه داری؟
نمیدانم. چهطور مقایسه میکنید؟ میگویند مردها هر هفت ثانیه یک بار به سکس فکر میکنند. خب، من زیاد درباره سکس فکر میکنم و ازش لذت میبرم. هنوز هم. هیچ سابقه ای از سو استفاده جنسی در زندگی من نبوده. و اگر خانوادهام را ببینید ممکن است بپرسید چهطور ممکن است آنها مرا بار آورده باشند. چون آنها از طبقه متوسط و خیلی معمولی هستند. ما خانوادهای از نظر جنسی راحت و بی رودربایستی نیستیم.
وقتی من Women On Top را می خواندم در آن زنهایی بودند که میگفتند از زمانی که خیلی کمسن و سال بودند تصورات جنسی داشتند. و من هم داشتم. اما من برای داشتن این تصورات در سالهای نوجوانی احساس گناه میکردم.
**اگر فیلمهایتان را تحریک کننده بیابید، آیا آن ها را موفق ارزیابی میکنید؟
بله. کاملاً. پورن مثل یک برنامه رقص زنده است، مثل اجرای نمایش، و شما باید به بهترین نحو ممکن از آن فیلمبرداری کنید. این همیشه یک موضوع مورد توافق است.
پورن مثل سینمای معمولی نیست که شما بتوانید همه چیز را از پیش طراحی کنید و از بازیگرهایی با مهارتهای بازیگری استفاده کنید. اینکه روز فیلمبرداری چه طور پیش برود تعیین میکند که فیلم چهقدر خوب در بیاید. احتمالات زیادی در این مسئله دخیل است. فقط باید در مدیریت چیزها در آخرین دقیقهها خوب عمل کنید، موقعی که باید به بازیگران نقش بدهید و بازیگردانی کنید.
** آیا شما فیلمهای خودتان را تماشا میکنید؟
نمیتوانم با انگیزه جنسی آنها را تماشا کنم، چون آنها پیش از هر چیزی و مهمتر از همه، «کار» هستند. بخشی از من و هنر من هستند. فیلمهای پورن بریتانیایی را نیز تماشا نمیکنم.
من برای لذت جنسی پورن تماشا میکنم اما باید فیلمهایی را ببینم که میدانم آدمهای توی فیلم را هیچوقت نخواهم شناخت.
مهم است که کار را با چیزی که برایتان جذاب و تحریک کننده است شروع کنید، اما نباید فراموش کنید که دارید محصولی تولید میکنید که نیازمند سطحی از دانش فنی است. شما باید بدانید فیلم چهگونه تدوین میشود.
این همه فیلم پورن بد احتمالاً توسط افرادی ساخته شده است که کاملاً هیجانزده شدهاند و فکر کردهاند که «من واقعاً با این خوشگله حال میکنم»؛ و فراموش کردهاند به زوایای دوربین و چیزهایی مثل این توجه کنند.
**آیا بین صحنههای پورن اروپایی، آمریکایی و بریتانیایی تفاوت های فرهنگی میبینید؟
اروپا آسانترین قوانین ممیزی را دارد، یعنی هر کار متفاوتی میخواهید انجام بدهید، بروید در اروپا انجام بدهید. آن جا یکعالمه شاشیدن و کثافتکاری و سکس با حیوانات است که من با آنها موافق نیستم.
در آمریکا همهچیز بازیگری است. در بریتانیا پورن هنوز هاردکور (نشان دادن جزئیات سکس به صورت ناخوشایند) است، اما کمی شادتر است. ما بنی هیل [کمدین بریتانیایی] را داریم و بن داور [کارگردان بریتانیایی] که همیشه خندان اند. مقداری شوخطبعی در پورن بریتانیایی وجود دارد. اما چیزهای واقعاً خشن مال آمریکاست.
** سال گذشته شما در مناظره «ما معتقدیم پورن خدمات اجتماعی خوبی ارائه میدهد» در انجمن کمبریج شرکت کردید. شما در برابر فعال ضد پورن، جیل دینز، قرار گرفتید و پیروز شدید. فکر میکنید چرا برنده شدید؟
ما همیشه برنده میشویم. من ۱۲ سال است که در مناظرهها شرکت میکنم. در هیچکدام بازنده نشدهام. ما یک گروه هستیم که در این مناظرهها شرکت میکنیم و تنها موردی که بازنده شدیم، در دوبلین بود. البته آنجا در بین مخالفان ما یک شخصیت بسیار کاریزماتیک وجود داشت.
ما برنده میشویم چون بحث ما منطقی است. جنبش ضد پورن یک نگرانی اخلاقی است، با تکیه بر خشم خداوند و عذاب جهنم، که مردم گول آن را نمیخورند. البته این اتفاق در کمبریج نزدیک بود بیفتد، بیشتر از آن چه معمولاً انتظار میرود. اما جیل دینز تمام بعدازظهر را سخنرانی کرده بود و این برایش یک امیتاز بود نسبت به ما.
**شما خودتان را فمینیست میدانید. فکر میکنید چرا بسیاری از فمینیستها از وجود پورن عصبانی اند؟
من فکر میکنم موضوع قدرت است. فکر می کنم یک وجه قضیه انکار مسئله قدرت باشد. آنها یک ایدهآل برابریخواهانه ی تقریباً کمونیستی دارند. اما این به زنان برابری نمیدهد. مردها و زنها با هم فرق دارند. آن ها قدرتهای متفاوتی دارند. قدرت مردها توان جسمانی است و قدرت زنها باروری و زایش. قدرت چیزی است که ما را به هیجان میاورد، بخش بزرگی از زندگی ماست.
این که سکس درباره قدرت است، اجتناب ناپذیر است. من پورن را از بقیه زندگی جدا نمیکنم. تلاش برای انکار ساز و کار قدرت خیلی خوشخیالانه، اما واقعا مخرّب است.
**این حرف به این معنی است که شما فرادستی و فرودستی (تصمیمگیرندگی و انفعال) را ناشی از مسائل زیست شناختی میدانید؟
من این را نمیگویم. من ذاتگرا نیستم. من خیلی تحت تاثیر ژاک لاکان (روانکاو فرانسوی) بودم که میگفت: هر چیزی که به شما لذت بدهد، قدرت میدهد. بگویید یک زن فرودست است –هرچند گفتنش مشکل است- و او نتواند به این اعتراف کند. اینجا لاکان میگوید که این زن خودش را خلع قدرت کرده است. اگر او کاری که برایش لذتبخش بود را انجام میداد شاید خیلی بیشتر احساس قدرت میکرد.
هم مردها و هم زنها میتوانند مازوخیست (خودآزار) یا تصمیم گیرنده باشند. بین ما افرادی هستند که به طور طبیعی رهبر هستند در حالی که سایرین اینطور نیستند. مردهای قدرتمندی هستند که در رختخواب دوست دارند تحت سلطه باشند. من فکر می کنم زن ها تشویق میشوند به منفعل بودن، اما در طول تاریخ همیشه زنانی بودهاند که اینطور نبودند. این زنها اگر نگوییم در رابطه دارای قدرت بیشتر، اما حریف خوبی بودهاند و از قدرتی که داشته اند حداکثر استفاده را کردهاند.
من فکر نمیکنم جنسیت تعیینکنندهی قدرت باشد. آموزش در سطح مدارس برای زدودن بعضی از این باورها لازم است. برای مثال این که هورمون تستوسترون با خشونت مرتبط است، در حالی که در واقع به ابراز وجود و خودنمایی مربوط است.
ما باید بتوانیم با قدرت بازی کنیم تا اسباب خوشی و تفریحمان شود. پورنوگرافی این امکان را به ما میدهد. برای مثال BDSM (بردگی، چیرگی، سادومازوخیسم) همهاش پیرامون بازسازی سازوکار قدرت است. همه فیلمهای من هم همین بازسازی اند.
** چگونه فمینیست بودن شما با کاری که میکنید جور در میاید؟
در دهههای شصت و هفتاد فمینیست ها احساس میکردند که باید تمایلات جنسی را از سایر رفتارهای انسان جدا کنند. زیرا در آن زمان آزار جنسی در محیط کار یک امر پذیرفتهشده بوده. بنابراین فمینیستها ناچار بودند بگویند که سکس قواعد خودش را دارد.
حالا قوانین تغییر کردهاند و آدمهایی مثل من که در این جهت جهان تغییریافته شدهایم، احساس میکنیم آزادیمان محدود شده است. مردان و زنان دیگر میدانند که سکس چه زمانی مناسب است و چه زمانی نه.
ما میخواهیم ازادیمان را دوباره بهدست بیاوریم و مرزها را دوباره از بین ببریم. ما نمیخواهیم پستانبندها را آتش بزنیم. ما میخواهیم جنبههایی از خودمان را که فکر میکنیم جالب و سرگرمکننده است دوباره به دست بیاوریم.
همه جنبشها در مسیرهای پر پیچ و خمی کار میکنند، به این ترتیب در سال ۱۹۸۸ حرکت «فمینیستها علیه سانسور» آغاز شد و در همان زمان «زنان اسکاتلندی علیه پورنوگرافی» شروع به کار کرد و پورنوگرافی فمینیسم را منشعب کرد.
اما انواع متفاوتی از فمینیسم وجود دارد. من لیبرال هستم و جیل دینز مارکسیست است. من در هیچ سطحی نمیتوانم با یک مارکسیست کنار بیایم.
این خودش یک تفکر جنسیتزده در جامعه است که باید فقط یک نوع فمینیسم داشته باشیم. رسانهها یک نگاه سطحی انداختند و گفتند خب این چیزی است که فمینیسم میگوید –جناح چپ و سوسیالیست- و حالا دیگر آن را به چالش نمی کشند.
شما انتظار ندارید که مردی از جناح چپ با مردی از جناح راست موافق باشد. باید فمینیسم را مثل یک پارلمان ببینیم که در آن دیدگاههای متفاوتی وجود دارد و همه حق دارند بگویند چه میخواهند.
و هنگامی که جیل دینز گفت من فمینیست نیستم فقط بیاطلاعی خودش را از اینکه فقط یک نوع فمینیسم وجود ندارد نشان داد.
شما گفتید که میخواستید پورن بسازید، چون احساس میکردید به تمایلات جنسی مردانه پرداخته شده است و در مورد زنان اینطور نبوده. یعنی فکر میکنید که پورن خواستههای مردان را توصیف میکند؟ یا آنها را تعیین میکند؟
مردها با هم فرق دارند. برخی افراد پورنوگرافی را دوست دارند و برخی نه. من همیشه مردهایی را می بینم که پورن دوست ندارند و زنهایی که آن را دوست دارند. و ما آمار دقیقی نداریم که چه تعداد از مردها پورنوگرافی تماشا میکنند. هر کسب و کاری که میخواهد موفق باشد باید پاسخگوی خواستههای مشتریانش باشد.
موقعی که تازه شروع کرده بودم از من سوال شد که آیا درباره این که زنان پورن میخواهند یا نه تحقیق کردهام؟ این کار را نکرده بودم چون زنان در پاسخ میگفتند که پورن نمیخواهند، چون تا ان موقع چیزی که دوست داشتهباشند بهشان نشان داده نشده بود. بنابراین من با چشم بسته پیش رفتم و این کار را انجام دادم. خوشبختانه جواب داد.
من فکر میکنم پورن زندگی جنسی آدمها را عوض میکند. اما فکر نمیکنم این تغییر چیز بدی باشد. جنبش ضد پورن میگوید که پورن مردم را تحت فشار میگذارد و این که زنان را تحت فشار میگذارد که مثلاً سکس مقعدی داشته باشند. اما همچنین زنان حس میکنند آزاد اند که سکس معقدی داشته باشند. اولین باری که من آن [سکس مقعدی] را امتحان کردم ۱۸ ساله بودم و در آن زمان این کار خیلی شرمآور بود. اگر کسی میفهمید شما انگ میخوردید، ولی حالا دیگر این طور نیست.
بله، افرادی هستند که حس میکنند تحت فشار اند که بعضی کارها را انجام بدهند، اما علت آن وجود پورنوگرافی نیست.
چرا در پورنوگرافی تعداد ارگاسمهای زنانه کم است؟
پورن تمام زمانش را صرف تصویر کردن زنان میکند که دارند لذت میبرند و میگویند «عاشق اینم». اما اگر مردان به تجربههای زنانه اهمیت ندهند آنگاه پورن همهاش تجاوز است و برای زنان یک چیز منفی بهحساب میآید. اما این طور نیست. حالا این به معنای لذت مردانه است یا لذت زنانه؟
لیندا ویلیامز [پژوهشگر فیلم، اهل آمریکا] کتابی با موضوع پورنوگرافی نوشته است با عنوان «هاردکور» و درباره دشواری دیدن حقیقت لذت صحبت میکند. پورن همیشه تلاش میکند به حقیقت لذت برسد. انزال نمیتواند ساختگی باشد، واقعی است.
اما در ارگاسمهای زنانه این هیچوقت اتفاق نمیافتد (مگر اینکه آب از واژن بیاید). برای زنان لحظه هاردکور نخواهید داشت. هیچوقت نمیتوانید ببینید لذت یک زن واقعی است یا نه.
دیدن ارگاسم زن دشوار است. من در فیلمهایم اطمینان حاصل میکنم که زن همیشه قبل از مرد ارضا شود، اما بعضی وقتها زن ارضا خواهد شد و بعضی وقتها نه، من – حتا به عنوان کارگردان- چهطور میتوانم بفهمم؟
پترا جوی [کارگردان دیگر پورن برای زنان] میگوید که همهی زنهای او ارضا میشوند. من نمیگویم؛ چون پورن تمامش اجرای نمایش است. پورنوگرافها نمیگویند که این یک سکس واقعی است. همهچیز ساختگی است.
اینکه ارگاسم زنانه را در فیلم بیاورید یا نه مشخص میکند که فیلم فمینیستی است یا نه. و من قطعاً این کار را می کنم. اما پورن یک سرگرمی با لذت زنانه است. من فکر میکنم نسبت به آنچه در ابتدا مورد توجه بود، الآن تاکید بیشتری بر لذت بردن زن در پورن هست.
** فکر میکنید اکنون چه چیزی میتواند زنان را ترغیب کند که به پورنوگرافی بپردازند؟
من فکر میکنم چیزی که کم داریم درک این موضوع است که وجود پورن، زن ستیزی و توهین به زن نیست. من از زبان جنبش ضد پورن استفاده میکنم، اما آنچه بعضی مردم زنستیزی میدانند فقط یکجور سادهانگاری است.
مردم نمیدانند پورن را چهگونه تماشا کنند. مثل جیل دینز، او درک نمیکند که اگر یکنفر از فرو بردن سرش در کاسه توالت لذت میبرد، احساس نمیکند که خوار و خفیف شده است.
ما یاد گرفتهایم که چهگونه اخبار ببینیم و آن را بفهمیم. و من فکر میکنم مردم باید یاد بگیرند چه گونه پورن تماشا کنند. پورن قواعد خودش را دارد و اگر شما آنها را ندانید، ان را کاملاً نمیفهمید و ممکن است بیدلیل ناراحت شوید.
** میتوانید بگویید امسال روی چه پروژههایی کار خواهید کرد؟
من روی یک پروژه به نام “وی کانسنت”کار میکنم که یک گروه اینترنتی برای همه اهالی صنعت سکس است. از کارگران جنسی، پژوهشگران مسائل جنسی و پورن استارها گرفته تا مردمی که در سکسشاپها (فروشگاههای محصولات سکسی) کار میکنند.
این یک سایت برای مردم است که صدایی داشته باشند برای حمایت از این صنعت، تا سیاستگزاران، روزنامه نگاران و دانشاموزان بتوانند بیواسطه و مستقیم آن را بشنوند؛ تجربیات مردم گوشه و کنار جهان است.
Weconsent.org به زودی روی شبکه اینترنت قرار خواهد گرفت.
Tags: آنا اسپن, زنانه, فمینیسم, پورن, پورنوگرافی