هزاران زن برای آبروی خانوادگی کشته شده‌اند!

هزاران زن برای آبروی خانوادگی کشته شده‌اند!
( هیلاری مایل )
مترجم: رها سپیدیان
سالانه صد‌ها ( اگر نگوئیم هزار‌ان ) زن به دست خانوادۀ خود به نام شرافت خانوادگی به قتل می‌رسند، به دست آوردن آماری دقیق در این زمینه کار دشواری است، قتل‌ها گزارش نمی‌شوند، عاملان آن مجازات نمی‌گردند و مفهوم قتل ناموسی در بعضی جوامع توجیه می‌شود، به گفتۀ مارشا فریمن دبیر دید‌بان جهانی حقوق زن در موسسۀ هوبرت هامفری در دانشگاه مینه سوتا بیشتر قتل‌های ناموسی در کشورهائی اتفاق می‌افتند که مفهومی از زن به عنوان یک کانال آبروی خانوادگی مسلط است، بنا به گزارش‌های رسیده به کمیسیون سازمان ملل قتل‌های ناموسی معمولاً در بنگلادش، انگلستان، برزیل، اکوادور، مصر، هند، اسرائیل، ایتالیا، اردن، پاکستان، مراکش، سوئد، ترکیه و اوگاندا اتفاق می افتد، در بین کشورهائی که گزارشی به سازمان ملل ارسال نکرده‌اند در افغانستان این عمل به شکل قانونی تحت نظر حکومت بنیادگرای طالبان اتفاق افتاده است و در ایران و عراق هم مواردی از این دست گزارش شده است، در حالی که پدیدۀ قتل ناموسی توجه زیادی به خود جلب کرده و خشم بسیاری برانگیخته است این بحث در بین مدافعان حقوق بشر مطرح است که آیا این مقوله را باید قسمتی از مسألۀ بزرگتر خشونت علیه زنان قلمداد کرد یا نه؟

در قرآن کتاب اساسی تعلیمات مسلمانان هیچ چیزی مبتنی بر اجازه دادن یا مقدس شمردن عمل قتل ناموسی وجود ندارد اگر چه دیدگاه زن به عنوان ملک بدون هیچ حقی برای خود عمیقاً در فرهنگ اسلامی ریشه دوانده است، به گفتۀ طاهره شهیدخان استاد و متخصص مسائل زنان در پاکستان زنان به عنوان دارائی مردان خانواده تلقی می‌شوند بدون در نظر گرفتن طبقه، ‌نژاد یا دینشان، صاحبان این دارائی حق تصمیم گیری برای سرنوشت آنها را دارند، مفهوم مالکیت زنان را به کالائی که می‌توان آن را مبادله کرد، خرید و یا فروخت تبدیل کرده است! قتل‌های ناموسی در برابر طیف گسترده‌ای از اهانت به وقوع می‌پیوندد، زنا، معاشقه، مغازله یا حتی به موقع درست نکردن غذا می‌تواند به عنوان یک تهدید برای شرافت خانواده قلمداد شود، در جامعه‌ای که اکثر ازدواج‌ها توسط پدران تنظیم می‌شود و در آن پول مبادله می‌شود میل زن به انتخاب شوهر دلخواه یا تلاش برای طلاق می‌تواند به عنوان کنشی اساسی از مقاومت و مخالفت تلقی شود که به شرافت و آبروی مردی که این معامله را تنظیم کرده است خدشه وارد می‌کند.

سازمان عفو عمومی بین الملل گزارش داده است که مردی زن خود را بر اساس یک رؤیا به قتل رسانده است، در ترکیه زن جوانی با بریدن گلویش کشته شد چون از رادیو آهنگی عاشقانه به نام او پخش شده بود! مقامات رسمی بیان می‌کنند که هیچ کاری نمی‌توان برای متوقف کردن این عمل انجام داد چون مفهوم حق زن هنوز به لحاظ فرهنگی در این جوامع پدرسالار وارد نشده است، خشونت علیه زنان در سطح بین المللی به عنوان یک مسألۀ حقوق بشری شناخته شده است، در سال ۱۹۴۴ کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل گزارشگری ویژه برای خشونت علیه زنان منصوب کرد، یونیسف و بنیاد توسعه برای زنان سازمان ملل نیز برنامه‌هائی برای شناسائی این مسأله دارند، سازمان‌های بین المللی برنامه‌هائی برای مبارزه با قتل‌های ناموسی دارند اما کارهائی هم هست که باید در سطوح محلی انجام شود، افسران پلیس و عاملان قانون باید مجاب شوند که با این جرایم به شکل جدی برخورد کنند و کشور‌ها باید نظامنامه‌های خود را برای پیدا کردن تبعیض علیه زنان بازنگری کنند، به عنوان مثال جائی که قتل زن با مدارای بیشتری مواجه می‌شود تا قتل شوهر!

کشورهائی که خشونت خانگی را جرم قلمداد نمی‌کنند نیاز دارند که قوانین خود را تا سطح استانداردهای بین المللی بالا بیاورند، افزایش آگاهی عمومی و آموزش بیشتر دربارۀ حقوق بشر هم می‌تواند کارساز باشد، به گفتۀ فریمن دلیل این که قتل‌های ناموسی به عنوان یک مسألۀ حقوق بشری مطرح شده این است که در واقع تنها راهی است که می‌توان آن را در منتهای اهمیت نشان داد، نام گذاری «قتل‌های ناموسی» بر اساس باوری عمیق و ریشه‌ای در بعضی فرهنگ‌ها است که زن را یک ابژه و کالا و نه یک وجود انسانی با عزت و دارای حقوق برابر با مردان می‌پندارد، زنان به عنوان یکی از اموال مردهای خانواده محسوب می‌شوند و تجسم شرافت و ناموس مردانی هشتند که به آنها تعلق دارند، بدن زنان به عنوان مخزن آبروی خانوادگی قلمداد می‌شود، مفاهیم موقعیت مردانه و موقعیت خانوادگی در فرهنگ‌هائی که قتل‌های ناموسی اتفاق می‌افتد و در جائی که بدن زنان نشان آبروی خانوادگی است از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.

زنان و دختران می‌توانند به خاطر خیلی از کار‌ها کشته شوند: تلاش برای طلاق گرفتن، صحبت کردن با مرد نامحرم، مورد تجاوز قرار گرفتن، اجتناب از ازدواج اجباری و ….. سال ۱۹۹۹ سیما سارور بیست و نه ساله با شلیک گلوله در دفتر وکلایش به قتل رسید، والدین او این قتل را مرتکب شده‌اند با این فکر که او با تلاش برای طلاق گرفتن (بعد از ده سال مورد آزار و خشونت خانگی قرار گرفتن) باعث ننگ خانوادۀ آنها شده است، با وجود این که قاتلان به راحتی قابل شناسائی بودند هیچکس در این رابطه دستگیر نشد! هر چند دو وکیل سیما سارور توسط افکار عمومی محاکمه و بار‌ها تهدید شدند! جرائم موسوم به قتل‌های ناموسی در کشورهائی اتفاق می‌افتد که رابطه‌ای متقابل بین سنت‌های قبیله‌ای تبعیض آمیز و قانون و عدالت تبعیض آمیز وجود دارد، علاوه بر آن قبول جمعی قتل های ناموسی اشاره به این مسأله دارد که خشونت به نام آبرو و ناموس یک مسألۀ خصوصی است و قانون باید از برخورد با آن دوری کند، این فرایند شومی است که علیه زنان عمل می‌کند: قاتل به خاطر کاری که کرده است به خودش غره می‌شود، رهبران قبیله‌ای از عمل کشتن چشمپوشی و قاتل را حمایت می‌کنند و پلیس با مسامحه مسأله را مخفی می‌کند، قتل زنان به نام آبرو و ناموس شکلی ویژه و جنسیتی از تبعیض و خشونت است.

منبع: ایران تریبون

Tags:

پاسخ دهید