منبع: ای یو سی تودی
به عنوان یک زن جوان مصری که در انقلاب شرکت داشته و درگیر فعالیتهای گروههای زنان و گسترش ابتکار عملهای آنها در طول دو سال گذشته بوده، نمیخواهم که درباره شرکت انبوه زنان مصری در طول انقلاب صحبت کنم، اینکه چگونه بعد از آن به حاشیه رانده شدند، و یا اینکه چگونه علیرغم کمکهای متعددشان با خشونت و شکست در احقاق حقوق و آزادیهای سیاسیشان مواجه شدند. اینها همه مسائلی است که مطمئنم کارشناسان می توانند به صورت جامع و حرفهای به آن بپردازند.
سخنان من در اینجا خطاب به شرکای من در انقلاب است، مردان جوان. مردان و زنان جوان هر دو قدرت و نیروی محرکه این انقلاب را تشکیل دادند. من دوست ندارم که از کلمات “ما” و “آنها” استفاده کنم چرا که وقتی ما در ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ به خیابانها آمدیم، تنها “ما” وجود داشت و کشور عزیزمان مصر. با این حال پس از سرنگونی رژیم مبارک و در بحبوحه تمام تغییرات سریع و پشت سر هم که مصر شاهد آن بود، یک شکاف در روابط میان زنان و مردان جوان شروع کرد به عمیق شدن ، و این چیزی است که من میخواهم در اینجا روشن کنم.
در جریان انقلاب روشن بود که میدان تحریر به عنوان نماد قیام، یک منطقهٔ خنثا از بعد جنسی است و عاری از تعصبات و تبعیضات کلیشهای جنسی بود. من در میان بسیاری دیگر تصور میکردم که شرایط برای همیشه در مصر اینگونه خواهد ماند. اگرچه زنان در ۱۸ روز اول انقلاب تمام شب را در میدان تحریر میگذراندند، اما در طول اعتصابات بعد از انقلاب، زنان جوان گاهی اجازهٔ شرکت در تحصن بعد از ساعت ۱۰ شب را نداشتند. در این مرحله، شکافی که به اعتقاد من غیر عمدی بود، برای اولین بار ظاهر شد و متأسفانه تا امروز ادامه یافت.
در یکی از تظاهراتهایی که بر علیه وزارت کشور انجام شد، تظاهرکنندگان بنرهایی را با این شعار حمل میکردند: “وزارت کشور فاحشه ای در بستر هر رژیم است”. نه تنها این بنرها تصاویری از زنان برهنه داشتند بلکه تظاهرکنندگان لباسهای زیر زنانه را همراه آورده بودند و به عنوان توهین به وزارت خانه بالا نگاه میداشتند. در واقع، این توهین به ما زنان است، زیرا این تلقی از یک جرم مستقیما مربوط به بدن زن است. این برای خیلی از ما که بعد از انقلاب آرزوی تغییر کلیشههای اینچنین را داشتیم بسیار ناامیدکننده بود. استفاده از بدن و لباسهای زیر زن در یک اعتراض سیاسی این مفهوم را تقویت میکند که زنان اشیا زیبایی هستند برای جلب توجه مردان و خشنودی آنها. زنان صرفاً به یک جسم، یا یک ابژه جنسی تنزل مییابند، نه به عنوان یک شخص برخوردار از حقوق، عزت و روش فکری خاص خود. از بدن زنان نباید برای پیشبرد هر انگیزهای استفاده قرار شود. زنان باید برای آنچه که هستند، برای کمکها و مهارت هایشان، برای استعداد و شایستگیهایشان قدر نهاده شوند. آنها نمیتوانند همچنان به عنوان کالا یا شیای برای خیره کردن دیده شوند. وقتی تواناییهای فردی و استعدادهای ما قدر نهاده نمیشوند و توسط جامعه تحسین نمیشود ما احساس از خود بیگانگی میکنیم.
یکی دیگر از مثالهای تبعیض جنسیتی مبارزات ضّد آزار و اذیت جنسی بود که در واقع قصد آن حمایت از زنان است. متأسفانه این مبارزات از همان منطق مردانه پدید آمده که زنان را آسیب پذیر و در معرض خطر میبیند که یک مرد واقعی باید از آنها محافظت کند نه اینکه آنها را آزار جنسی کند. بسیاری از این مبارزات زنان را در رده پایینتر از مردان به تصویر میکشند، بر کلیشههای جنسی صحه میگذارند و به آنچه که مردم دوست دارند بشنوند توسل میجویند.
من خواستار این هستم که مردان در اجرای روشهای خود حساسیت بیشتری داشته باشند زیرا بدون زنان هیچ انقلابی پیروز نخواهد شد و یک دنیای نو ممکن نیست. ما زنان به راه خود ادامه میدهیم تا صدایمان شنیده شود و از ارزشهای خود در جامعه دفاع میکنیم، اما ما بیشتر ترجیح میدهیم که این کار را دست در دست همراهان انقلابی مرد خود انجام دهیم، این شکاف را از بین ببریم به جای اینکه آن را عمیق تر کنیم.
شظا عبداللطیف دانشجوی تحصیلات تکمیلی در رشتهٔ مطالعات زنان و جنسیت در موسسه AUC’s Cynthia Nelson است.
ترجمه: گلناز. ش
Tags: آزار جنسی, بهار عربی, تبعیض جنسیتی, خشونت علیه زنان, مصر
[...] نوشته شده در ژوئیه ۲۸, ۲۰۱۳ به وسیلهٔ jahanezanan زنان و قوانین در جوامع مسلمان [...]