ولوم: علیرغم پیشرفت های مثبت در زندگی زنان افغان در طول ده سال گذشته این پیشرفتها همچنان ضعیف و در حد کلام باقی مانده است. تعداد بیشماری از قطعنامه ها ، قوانین، سیاست ها، طرح های کاری و راهبردهای لازم برای توانمند سازی زنان افغان وجود دارد، اما سابقه پیگیری در جهت اجرایی کردن آنها وحشتناک است.
در گردهمایی های رهبران جهان و نیز بازیگران اصلی منطقه ای در استانبول،بروکسل و بن، زنان افعان تاکید داشته اند که هر راهکاری در جهت رشد اقتصادی،برقراری صلح، ثبات و امنیت اگر به صراحت از حضور و مشارکت زنان یاد نکرده باشد به اهدافش نخواهد رسید.زنان همواره به سایستگذاران یاداوری می کنند که تعهدات موجود خود و نیز برنامه های انتفال چارچوبها(طرحها)یشان را با حمایت از پیشرفتهای حقوق بشر و حقوق زنان و قدردانی از فداکاری های زنان افغان که در حمایت از آن حقوق انجام داده اند، تقویت کنند.
این مقاله منعکس کننده دیدگاهها و پیشنهادات زنان افغان که در یک سری از جلسات ، میزگردها و کارگاه های برگذار شده توسط شبکه زنان افغان ( AWN) شرکت کرده بوده اند می شود.مطالب ذیل مروری دارد بر نتایج همفکری ها ونیز طرح پیشنهادهایی مبنی بر اینکه زنان آینده خود و افغانستان را از سال ۲۰۱۴ به بعد چگونه می بینند.
شبکه زنان افغان،که در سال ۱۹۹۵ از سوی زنان افغان در تبعید تشکیل شد، یک نهاد حمایتی مستقل برای حقوق بشر زنان افغان وصلح است.
زنان افغان: به سوی بن و پس از آن
زنان افغانستان منابعی با بیشترین کارایی در افغانستان هستند – منبعی که می¬تواند برای ایجاد صلحی موفق و کشوری باثبات در سال¬های پیش رو مفید باشد.
با تعریف شرایط گذار و شکل گیری روند صلح، زنان افغان حق، صلاحیت و تمایل به شرکت در ساخت آینده افغانستان دارند.
این مقاله تلاش دارد به بررسی چالش¬های کنونی در افغانستان، همراه با راه حل¬هایی واقعی و ملموس که به احاطه مستقیم زنان بر فرآیندهای ملی و تحت ملی بستگی دارد، بپردازد
مقدمه
علی رغم پیشرفت¬های مثبت بسیار در زندگی زنان افغان طی ده سال گذشته، پیشروی، آسیب پذیر و در مواقعی محدود به بیان باقی مانده است. با وجود تعداد بیشمار مصوبات، قوانین، سیاست¬ها، طرح¬های اجرایی و تدابیر جهت توانمند نمودن زنان افغان، اما آمار اجرای آن-ها هولناک باقی است.
با پیش بینی گردهم آیی رهبران جهان و عاملان منطقه ای ارشد در استانبول، بروکسل و بن، زنان افغان تاکید دارند که هیچ راهی برای توسعه اقتصادی، صلح، ثبات و امنیت متصور نیست؛ اگر دخالت و مشارکت زنان به طور آشکار مورد ملاحظه قرار نگیرد. زنان به طور مداوم به سیاستگزاران یادآوری می¬کنند تعهدات موجود خود را حفظ کرده و طرح¬های انتقالی خود را بر اساس پشتیبانی از دستاورد¬های حقوق بشری و حقوق زنان و قدردانی از فداکاری های زنان افغان برای حفاظت از این حقوق، تدوین نمایند.
این مقاله بازتابی از چشم اندازها و نظریات زنان افغانی است که در گردهم آیی¬ها، میزگردها و کارگاه¬های سازماندهی شده توسط شبکه زنان افغان (AWN) شرکت داشته اند. مرور پیشنهادها و پیامدهای کنکاش پیش رو، نشان می¬دهد که زنان، آینده خود و آینده افغانستان را تا سال ۲۰۱۴ و پس از آن چگونه می¬بینند.
شبکه زنان افغان که توسط زنان افغانی در تبعید در سال ۱۹۹۵ شکل گرفت، مدافع مستقل صلح و حقوق بشر زنان افغان است.
زنان افغان: واقعیت¬ها، چشم اندازها و نظریات
اولین کنفرانس بن در سال ۲۰۰۱، چارچوب جدیدی برای ملت افغانستان بنیاد نهاد. بسیاری از دستآوردهای زنان طی ده سال اخیر، می¬تواند به بینش رو به جلوی پایه گذاری شده در سال ۲۰۰۱، منتسب شوند. در نتیجه، زنان افغان انتظار دارند که ده سال پس از کنفرانس بن، دستآوردها و تلاش¬هایشان برای حقوق و آزادی¬ها، نه تنها تقویت شوند، بلکه هم چنین در کنفرانس بین المللی بن در سال ۲۰۱۱ ترویج و ترفیع یابند. زنان افغان، به عنوان نیمی از جمعیت، نیمی از راه حل بوده و می¬خواهند بر آرمان¬ها و تعهدات لازم به منظور ایجاد آینده ای بهتر برای اجتماع و فرزندانشان، اثر داشته باشند.
ده سال پس از تعهد بین المللی، به نظر می¬رسد افغانستان حرکتی رو به جلو دارد. دموکراسی، حقوق بشر، پیشرفت، صلح و ثبات موضوعات ذهنی افغان¬های بسیاری هستند. با این وجود، این پرسش که فرآیند گذار چگونه از تعهدات وضع شده درباره حفاظت از حقوق قانون اساسی و نگرانی¬های برخاسته از گروه¬های زنان و به طور کلی جامعه مدنی، حمایت می¬کند، بر جای مانده است.
گذار
سیاستگزاران در افغانستان مکررا بر این نکته که فرآیند گذار تنها درباره موضوعات ارتش و امنیت نیست، تاکید می¬کنند. با این وجود، تجربه عملی در این زمینه نشان می¬دهد که توجه اندکی، به بهبود حکومت قانون، چگونگی حکومت، دستیابی به عدالت و امنیت زنان در طول دوران گذار وجود دارد(اگر اصلن چنین توجهی وجود داشته باشد). گذار باید از بینشی پیشگام در مسائل شهروندی سرچشمه گیرد، که در آن زنان و مردان افغانستان در قبال راه حل¬هایی که آینده ای بهتر را برای کشور خود تعیین خواهند کرد، قبول مسئولیت می¬کنند. نقشه راهنما برای خروج نیروهای بین المللی ضروری است. با این وجود، یک گذار سریع، منافع به دست آمده را به مخاطره می¬اندازد و نتیجه فداکاری¬های نیروهای امنیت ملی افغان یا خون های ریخته شده و هزینه های انجام شده توسط بیش از ۴۰ ملت، به هدر خواهد رفت. فعالان و سازمان¬های زنان دسترسی بهتری به جوامع محلی دارند نسبت به نیروهای امنیت ملی و ائتلاف و از درک بهتری نسبت به علت ناامنی در جوامع خود برخوردارند. بنابراین، زنان باید در رایزنی و در شمار تصمیم گیران مربوط به برنامه ریزی گذار شرکت کنند تا بیشترین بهره امنیتی حاصل شود.
امنیت:
۱٫ رهبران زن و سازمان¬های متمرکز بر زنان، باید در طرح ریزی، نظارت و ارزیابی شاخص¬های امنیت ولایات سهیم باشند. این شاخص-ها باید برای هدایت تصمیمات مربوط به گذار، به کار روند.
فعالان و سازمان¬های زنان مشغول به کار در بخش گذار، شاهد هیچ نظارت یا ارزیابی پس از گذار نبوده اند. تجزیه و تحلیل زنان نتیجه می¬گیرد که به طور کلی شرایط امنیتی نسبت به شاخص¬های دیگر، در نواحی گذار با توجه به شواهدی چون افزایش حملات به غیرنظامیان، اعمال محدودیت¬های بیشتر بر سازمان¬های زنان و تشدید تهدیدهای مستقیمی که سازمان¬های زنان را مجبور به تعطیلی یا تغییر مکان کرده است، بدتر شده است.
سازمان¬های زنان و فعالان، با اعمال محدودیت¬های تشدید یافته در نواحی گذار مواجه می¬شوند. برای مثال، یک سازمان زنان در ولایت لقمان گزارش کرده است که طی ماه¬های پس از گذار، فعالیت آن¬ها از ۵ ناحیه به ۲ ناحیه کاهش یافته است. مردم، به تمامیت نیروهای محلی یا توانایی آن¬ها در تامین حفاظت کافی، اعتماد ندارند. خاطر نشان می¬شود با پس¬روی نیروهای ائتلاف، آن¬ها از اینکه زنان توسط طالبان مورد هدف واقع شده و یا در معرض تجاوز یا خشونت نیروهای امنیت ملی قرار گیرند، نگران هستند. در نتیجه، سازمان¬های محلی، فعالیت برای زنان را در اجتماع¬شان متوقف نموده اند.
۲٫ بررسی سرباز گیری برای نیروهای امنیت ملی افغان، شامل پلیس محلی افغان (ALP)، باید دارای بخشی بر پایه اجتماع باشد که در آن گروه¬های زنان و زنانی از اجتماعات مربوطه بتوانند درباره پیش زمینه نیروهای امنیتی جدیدا نام نویسی شده، آگاهی دهند.
گزارش هایی از مناطق گذار نشان می¬دهد مسئولان ولایتی در توافق با دستورات حکومت مرکزی، پیش¬تر سربازگیری نموده و افسران کنونی و نیروهای شبه نظامی، تعداد نیروهای امنیت ملی را بدون رعایت بررسی مناسب و فرآیندهای تایید سابقه، افزایش داده اند. این سربازگیری¬ها شامل افرادی که قبلا سوابقی از تجاوز، قتل، شکنجه و سوء استفاده از قدرت داشته اند، می¬گردد.
۳٫ کشورهای بین المللی کمک کننده باید رویکردی سازمان یافته را در حمایت از مدافعان حقوق انسانی زنان، شامل برقراری یک “گروه تماس زنان در بحران”، در میان عاملان بین المللی گسترش دهند. رهبران زن در حکومت و جامعه مدنی، برای دهه¬ها نقشی بسیار مهم در دفاع از حقوق زنان در مقابل نیروهای سنتی قدرتمند داشته اند و در نتیجه تحت حمله مداوم واقع شده اند. در حالی که ضروری است حفاظت زنان به طور کلی تضمین شود، امنیت رهبران زن که با دفاع از حقوق زنان در حوزه عمومی، خطر بسیاری را به جان خریده اند، باید در اولویت قرار گیرد. حکومت افغانستان هنوز طرح روشنی برای حمایت از نیازهای امنیتی ویژه زنان، در نظر ندارد. سازمان¬های جامعه مدنی و گروه¬های زنان، نسبت به امنیت مدافعان حقوق بشر زنان ابراز نگرانی کرده و از جامعه بین المللی به عنوان رهبران جامعه مدنی افغانستان، درخواست اقدام برای اعمال فشار بر حکومت خود به منظور ایجاد تغییر ضروری، نموده اند.
حکومت قانون و عدالت گذار:
۱٫ حکومت افغانستان باید فرآیند اطلاع رسانی روشنی درباره اسناد حقوق بشر و قوانین بین المللی که به امضا رسانده، داشته باشد. هم چنین، حکومت نیاز به اثبات این مسئله دارد که قوانین افغانستان به ویژه مسائل مربوط به زنان، در تضاد با تعهدات قانونی بین المللی¬شان نیستند. حکومت افغانستان بسیاری از عهدنامه¬های بین المللی حقوق بشر و حقوق زنان را امضا نموده و به رسمیت شناخته است.
۲٫ یک هیئت مشترک بین المللی- افغانی یادواره جنگ، باید برای جمع آوری اسناد مربوط به تخلف از حقوق بشر، جنایات جنگی و تخلفات جنگ ۳۰ ساله گذشته، تاسیس شود. شناسایی و مستند نمودن نقایص، در رابطه با جلوگیری از تنش است. برای حرکت رو به جلو، جراحات باید التیام یابند. به منظور کاربرد یکسان قانون، نقص¬های قانونی گذشته باید مورد ملاحظه قرار گیرند. هیئت یادواره جنگ نباید در محاکمه¬های حقوقی خاتمه یابد، بلکه به عنوان یادبود تاریخی جنگ و سرآغاز فرآیندی التیام بخش، انجام وظیفه خواهد کرد. ادامه روش کنونی مصونیت افراد مجرم، افغان-ها را به سوی فرهنگی که از حکومت قانون حفاظت می¬کند، همگام نخواهد نمود.
حضور مردان مسلح و نیروهای شبه نظامی در مناطق گذار، نگرانی عمده خانواده¬هاست. این تهدیدهای امنیتی منجر می¬گردد والدین از رفتن پسران و دخترانشان به مدرسه و امکان دسترسی به سایر خدمات حیاتی، جلوگیری کنند. حتی موقعیت در ولایاتی مانند بامیان که زمانی امن بودند، بدتر شده است. برای مثال، برخی از مدارس دخترانه در همسایگی دره غرباند در بزرگراه بامیان، تهدیدها و نامه¬های شبانه دریافت نموده اند.
*شرح داده شده توسط فعالان زن از ولایت پروان، کارگاه AWN 6 سپتامبر ۲۰۱۱
برنامه صلح و اتحاد دوباره
“شما نمی¬توانید صلح را برقرار سازید در حالی که نیمی از مردم را نادیده انگاشته اید.”
اخیرا رئیس جمهور کرزای اعلام کرد که توافق سیاسی با طالبان ادامه پیدا نخواهد کرد. با این وجود، مذاکرات رسمی با طالبان نباید حدی را که اجتماعات افغان به مذاکره درباره صلح پایدار و راه حل¬های امنیتی برای کشورشان می¬پردازند، تعیین کند. زمان برای یک گفتگوی ملی به منظور مصالحه آماده است، مصالحه ای که افغان¬های معمولی را وارد مذاکره بر سر موضوع چگونگی تضمین حکومت قانون، دستیابی به عدالت و حفاظت از حقوق بشر و حقوق زنان؛ در سطوح محلی و ملی می-کند. زنان باید نقشی هدفمند و اصولی در طراحی و اجرای این گفتگو ایفا کنند.
به عنوان بخشی از “برنامه صلح و اتحاد دوباره افغانستان (APRP)”، زنان جزء هیئت عالی صلح و هیئت¬های صلح ولایتی قرار گرفته اند. AWN به طور پیوسته برای حضور ۳۰ درصدی زنان درون بخش رهبری و مدیریت هیئت عالی صلح و هیئت¬های صلح ولایتی به فعالیت و تبلیغ پرداخته است، اما سطح حضور زنان در بخش رهبری هنوز بسیار پایین باقی مانده و به طور تقریبی ۱۳% در هیئت عالی صلح و ۱۰-۱۵% در هیئت¬های صلح ولایتی است.
علاوه بر این، زنان و جامعه مدنی هنوز باید با فقدان شفافیت و عدم وجود مباشرت با مجریان APRP در سطح اجتماع، دست و پنجه نرم کنند. AWN از جانب تعداد بیشمار رهبران زن و فعالان ولایات مختلف، که حاضرند بخشی از روند صلح بوده و بر بنای آغازین صلح بر پایه اجتماع اثر داشته باشند، اعلام آمادگی کرده است؛ اما حکومت افغان هنوز پاسخ مثبتی نداده است.
هر گفتگویی، در سطح محلی یا ملی، با یا بدون حضور طالبان، باید دارای شروطی برای پاسداری از قانون اساسی افغانستان در کلیت آن و تبعیت از تمام قوانین ملی و بین المللی مربوط به شرکت برابر زنان در سیاست، آموزش، توسعه اجتماعی و سایر فعالیت¬های مدنی، باشد.
۱٫ شورشیانی که مرتکب ائتلاف دوباره شده اند، به منظور حصول اطمینان از عدم ادامه شورش توسط متحدان دوباره با وجود شرکت در برنامه، برای حداقل دو سال باید شدیدا تحت نظارت حکومت افغانستان و APRP قرار گیرند. گروه¬های زنان گزارش هایی از شورشیان دوباره متحد شده را بیان نموده اند که خشونت و تهدیدهای بیشتری را در اجتماعاتی که به آن بازگشته اند، از سر گرفته اند.
۲٫ کمک به گذار برای متحدان دوباره باید خانواده محور باشد، نه مبارز محور. برای به حداقل رساندن احتمال رو آوردن یک مبارز به شورش ، مهم است که ایجاد انگیزه یکپارچگی دوباره مبارز با خانواده خود، به وسیله پیشنهاد بسته¬های خانواده به عنوان کمک به گذار، برعکس توزیع پول مستقیم به مبارز، صورت گیرد.
۳٫ حکومت افغانستان باید تضمین کند که سازمان¬های زنان دارای خط مشی مشخصی در شمول و مشارکت، علاوه بر اختصاص بودجه برای این فعالیت¬ها باشند. سازمان¬های زنان و فعالان قادرند با زنانی که در مناطق تحت کنترل طالبان و دیگر گروه¬های شورشی، زندگی می-کنند، ارتباط برقرار نموده و در پیشبرد اجرای روند صلح در این مناطق موثر باشند.
در روز پنج شنبه، ۲۹ سپتامبر، رئیس جمهور افغانستان کرزای، بیش از ۳۰ سیاستمدار، اعضای پارلمان، شخصیت¬های مستقل و روحانیون مذهبی را برای بیان دیدگاه¬های آنان پیرامون عملکرد هیئت عالی صلح و فرآیندهای صلح، ملاقات نمود. یک عضو AWN می¬گوید: “متاسفانه ۱۰ سال پس از کشمکش، هنوز باید به حکومت خود یادآوری کنیم که ما وجود داریم و باید در چنین مباحث مهمی مورد مشورت قرار گیریم.”
۴٫ باید ۲۵-۳۰% از بودجه APRP مربوط به طرح¬های احیای اجتماعی، به برنامه ریزی¬هایی که به طور مستقیم به سود زنان باشد، تخصیص یابد. برنامه ریزی می¬تواند شامل دسترسی بیشتر به خدمات سلامت، خدمات بهبود یافته سلامت زنان، مشارکت زنان در توسعه کشاورزی، آموزش حرفه¬ای به زنان، دسترسی به عدالت، گسترش نقش زنان در حل اختلافات و مدیریت، در میان سایر توانایی¬های زنان و فعالیت¬های در اختیار آنان باشد. سازمان¬های زنان خواستار آنند که حکومت افغانستان تعهد خود را مبنی بر اینکه روند صلح، دستآوردهای ده سال گذشته را به خطر نخواهد انداخت، بلکه می¬بایست توانمندسازی زنان را از طریق افزایش تعداد زنان در بخش امنیتی، قضایی و روند صلح گسترش دهد؛ حفظ کند.
تعهد بین المللی پس از سال ۲۰۱۴
امروز افغانستان در جایگاهی که در دسامبر ۲۰۰۱، در اولین کنفرانس بن بود، قرار ندارد. با وجود عقب نشینی¬ها، کشور و مردم آن با حمایت جامعه بین المللی رو به جلو حرکت کرده اند. با این وجود، توزیع کمک¬های بین المللی شدیدا از بخش توسعه اجتماعی- اقتصادی به سمت فعالیت¬هایی در حمایت از روند صلح و گذار، تغییر جهت داده است. این مسئله به طور غیرمستقیم، منجر به سیاسی شدن کمک¬های بین المللی و استفاده از بودجه برای پیشبرد برنامه¬های سیاسی حکومت افغانستان به جای پرداختن به نیازهای اساسی افغان¬ها، شده است.
برای حفظ و حمایت از دستآوردهای ده سال گذشته، لازم است تفاهم نامه همکاری استراتژیک ایالات متحده- افغانستان برای هر دو کشور ایالات متحده و افغانستان، سندی الزام آور باقی بماند. تمام توافق¬های دوجانبه و چندجانبه، از جمله همکاری استراتژیک ایالات متحده- افغانستان، باید به صراحت بیان کنند که چگونه موضوع حفاظت و ارتقاء حقوق زنان افغان مورد ملاحظه قرار می¬گیرد.
همکاری¬های منطقه ای باید بر از بین بردن فقر طاقت فرسا و شاخص¬های آموزشی و بهداشتی پایین که فرآیند توسعه انسانی در منطقه آسیای جنوبی را به چالش کشانده است، تمرکز کند. مهم است که توافق قرارداد شده به نوبه خود باعث تغییر در وضعیت زنان و کودکان این ناحیه شود، جایی که چهار مورد از بدترین مکان¬ها برای زنان در آسیا، به منطقه جنوب آسیا نسبت داده شده است. به عهده گرفتن چنین چالش¬هایی می¬تواند از طریق تقویت شبکه خروج زنان در منطقه، به سمت نمونه¬های موفقیت آمیز ساخته شده به منظور مبارزه با فقر در سراسر ناحیه مرزی، صورت گیرد.
با در نظر گرفتن کنفرانس معادن اروپا در بروکسل، زنان توصیه می-کنند که گروه کاربردی مشترک جامعه مدنی- دولت، متشکل از نمایندگان جامعه مدنی، رهبران سازمان¬های غیردولتی، نمایندگان مجلس و مقامات وزارتخانه¬ها تحت حمایت اتحادیه اروپا، برای گسترش نظارت بر رعایت حقوق همه متصدیان/ شرکت¬ها/ کارخانجات صنعت معدن و استخراج، تشکیل گردد. به این ترتیب، راه¬هایی برای کاهش نقض حقوق بالقوه زنان، جوامع، محیط زیست، کارگران و غیره مورد ملاحظه قرار خواهد گرفت.
۱٫ کمک¬های بین المللی پس از سال ۲۰۱۴ باید دارای تخصیص جنسیتی روشنی، همراه با درصد مشخص کمک صرف شده جهت پروژه¬ها و نوآوری-های متمرکز بر زنان، باشند، چه از طریق دولت افغانستان و یا سازمان¬های محلی غیر دولتی.
۲٫ ماموریت کمکی سازمان ملل متحد در افغانستان (UNAMA) باید حکمی مستحکم تر برای نظارت بر فرآیندهای گذار و صلح داشته باشد. این حکم باید شامل پیشبرد انسجام و قوام در میان فرآیندهای مختلف با تمرکزی ویژه بر تضمین مشارکت زنان باشد. این مسئله دارای مزیت دیگر جلوگیری از استفاده از کمک¬ها برای حمایت از عناصر افراطی، می¬باشد.
۳٫ سازمان¬های زنان در افغانستان و پاکستان، به عنوان یک پل ارتباطی میان جوامع دو سوی مرز، باید به گفتگوی مردم محلی با یکدیگر، تحت حمایت جامعه بین المللی بپردازند. منطقه، به تنهایی به وسیله فشار دیپلماتیک بین المللی، به روابط صلح آمیز دست پیدا می¬کند. دسترسی و استقلال بسیاری از گروه¬های زنان، منبع ایجاد صلح عظیمی را فراهم می¬آورد که مورد استفاده قرار گرفته است.
نگاهی به آینده
ضمن آماده سازی و اجرای کنفرانس بن در سال ۲۰۱۱، زنان افغان از دولت خود و رهبران جامعه بین الملل خواستند تا افغانستانی آباد را تصور کنند که در گرو رعایت حقوق و تعهدات نیمی از جمعیت خود، یعنی زنان است. اگر زنان افغان همچنان درون نهادهای عمده تصمیم گیرنده سیاسی کشور خود، نادیده گرفته شوند؛ چشم اندازی برای افغانستانی بهتر به دست نخواهد آمد. برای جامعه بین الملل، برجای گذاشتن میراثی از ثبات و رفاه در افغانستان، از طریق فرآیندهایی کاملا فراگیر و مشارکتی و استفاده از تنها حکومت قانون که به حقوق انسانی زنان افغان احترام می¬گذارد، ممکن است.
اگرچه کنفرانس بن به عنوان یکی از چند رویداد بین المللی در افغانستان خدمت می¬کند، زنان مایل به استفاده از فرصت پاسخگویی دولت افغانستان و حامیان بین المللی¬اش هستند. نیمی از تشکل¬های سازنده دولت افغانستان، برای بدست آوردن چشم اندازی از افغانستان در صلح و ارزش¬های دموکراسی و حکومت قانون که توسط همه کشورهای همسایه ما و اعضای جامعه بین المللی به اشتراک گذاشته شده است، زندگی خود را به خطر می¬اندازند. ما به عنوان زنان افغانستان، از هم اکنون از میان کنفرانس بن، و پس از آن در طول فرآیند گذار، به تماشای مواجهه دولت افغانستان و حامیان بین المللی آن با چالش انجام درست کارها در این زمان در افغانستان، خواهیم نشست.
مترجم: نگار لشگری
منبع: ولوم انگلیسی
Tags: افغانستان, کنفرانس بن